نظرباز. کسی که چشم چرانی و نظربازی کند. آن کس که به تماشای خوبرویان و زیبارخان در مجالس و معابر سرگرم شود. رجوع به چشم چراندن و چشم چرانی و چشم چرانی کردن شود
نظرباز. کسی که چشم چرانی و نظربازی کند. آن کس که به تماشای خوبرویان و زیبارخان در مجالس و معابر سرگرم شود. رجوع به چشم چراندن و چشم چرانی و چشم چرانی کردن شود
کنایه از اکتساب فیض دیدار کردن و دیدن چیز مرغوب و تماشا کردن آن را. (آنندراج) : چون چشم از چراندن چشم است رزق ما نی همچو دیگران بشکم زنده ایم ما. صائب (از آنندراج). ، به نظر ریبه در زنی دیدن. رجوع به چشم چرانی شود
کنایه از اکتساب فیض دیدار کردن و دیدن چیز مرغوب و تماشا کردن آن را. (آنندراج) : چون چشم از چراندن چشم است رزق ما نی همچو دیگران بشکم زنده ایم ما. صائب (از آنندراج). ، به نظر ریبه در زنی دیدن. رجوع به چشم چرانی شود